سالها قبل از آنکه بابک احمدی (۱۳۷۴) به پیروی از ترجمۀ فرانسوی عنوان کتاب هایدگر، «راهی که به جایی نمیرسد» (برگرفته از شعری از ریلکه برای عنوان «کورهراههای جنگلی» هایدگر)، از «راه کور» (بن بست) فلسفه و «گم شدن» در جنگل سخن بگوید، دکتر رضا داوری اردکانی در کتابی با عنوان «فلسفه چیست؟» (۱۳۵۹)، در بخشی که به شرح فلسفۀ هایدگر و تعریف او از فلسفه اختصاص داشت، از همین مضمون سخن گفته بود، چون او نیز...
چگونه هایدگر بخوانیم؟
۱۲ پرسش بنیادی برای آغاز فهم اندیشههای هایدگر در زبان فارسی ? برای راه انداختن هر ماشینی یا کار با هر وسیلهای باید بتوانیم آن را روشن کنیم و کار با دکمهها یا اهرمهای مختلف آن را بیاموزیم. در خصوص آشنایی با اندیشههای فلسفی نیز همین کار لازم است. درست مانند یادگیری «الفبا» برای یادگیری خواندن و نوشتن، نخست لازم است که «الفبا»ی فکری هر دستگاه فلسفی یا علمی را بیاموزیم. اما متأسفانه این چیزی است...
هایدگر و مفهوم «راه»: فلسفه، «دلیری» یا «حماقت»؟
? دیروز تصویری از کتاب حقیقت و زیبایی: درسهای فلسفۀ هنر از بابک احمدی را در جایی دیدم، یاد سخنی از او در «پیشگفتار» کتابش افتادم که از سالها پیش یادداشت کرده بودم و در فکر نوشتن کتابی در پاسخ به آن و شرحی بر تعریف هایدگر از «فلسفه» و «راه» بودم که همین طور به تعویق افتاد. نمیدانم که آیا او بعد از این همه سال در این گفته بازنگری کرده است و سرانجام فهمیده است که مراد هایدگر از...
«وجودگرایی»، «فلسفۀ هستی»، «طلبِ هستی»، «فلسفۀ وجودی»؟
? شگفتانگیز است کشوری که بیش از نیم قرن است که اصطلاح «اگزیستانسیالیسم» یا «وجودگرایی» را بر سر زبانها انداخته است و آن را جهانی کرده است، اکنون میخواهد در پاریس ۲۰۲۱ همایشی برگزار کند با عنوان «فلسفۀ وجودی»! مگر «اگزیستانسیالیسم» که این همه کشته مرده در جهان دارد، شاید به قیاس با کشور خودمان و گرنه من از کجا میدانم مردم دیگر کشورها چه دوست دارند!، چه عیبی داشت؟ بسیارند کسانی که در کشور ما...
فردید و دشمنی با «مدرنیتۀ ملعون»: «شریعتگرایی» در لباس «فلسفه»
? بخشی از یک سخنرانی تلویزیونی حضرت استاد سید احمد فردید را برگزیدهام که هم حال و هوای سال ۱۳۶۳ را منعکس میکند و هم حال و هوای حضرت استاد فردید، که «حوالت تاریخی» بدجوری گریبانش را گرفته بود، و متأسفانه سخنانی گفته است که در شأن کسی نیست که حتی اندکی فلسفه آموخته باشد، تا چه رسد به کسی که در دانشگاه آموزگار فلسفه باشد و سالها «نان» فلسفه را خورده باشد و از این راه برای خود «نام»ی...
راه «هستی» بر «اندیشه» بسته است یا راه «اندیشه» بر «هستی» بسته است؟
حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی در آغاز «شاهنامه» پس از یاد خداوند جان و خرد سخن خود را با این بیت به پایان میبرد: از این پرده برتر سخنگاه نیست ز هستی مر اندیشه را راه نیست جدا از اینکه این مصرع آخر را چطور معنا کنیم, بحث از اینکه آیا «خدا» و «هستی» یکی است یا خدا آفرینندۀ «هستی» است یا «هستی» حتی از خدا نیز عامتر و فراگیرتر است، از آن پرسشهای اندیشهسوز در تاریخ فلسفه است که تاکنون جز...
«هیدگر» یا «هایدگر»: چگونه «فرقه» یا «مکتب» بسازیم؟
«هیدگر» درست است یا «هایدگر»؟ چطور بنویسیم و چطور تلفظ کنیم؟ این پرسشی است که بسیاری از دانشجویان از خود یا از استادانشان میکنند. مرجع ما کیست و که باید باشد؟ برخی استادان قدیمی دانشگاه تهران یا فردیدیهایی که از احمد فردید آموختهاند چطور بنویسند و چطور بگویند «هیدگر» یا «هَیْدِگر» (حتی برخی با اعرابگذاری مینویسند، گویی کلمهای قرآنی است که خدای نکرده تلفظ نادرست آن تحریف دین خدا باشد!) یا...