? پارهای از سخنان فروید، از ترجمۀ فارسی کتابی از او با عنوان «تمدن و ملالتهای آن»، گاهی در اینجا و آنجا نقل میشود: انسان وضع دشواری دارد، زیرا تمدن دارد! تمدن چندان نیرومند است که میتواند جلو انگیزش جنسی را بگیرد و موجب پاکدامنی پیش از زناشویی شود، یا کسی را وا دارد که برای همۀ عمر سوگند پارسایی بخورد. تمدن میتواند کسی را از گرسنگی بکشد، در حالی که غذا فراهم باشد، زیرا برخی خوراکها...
فردید و دشمنی با «مدرنیتۀ ملعون»: «شریعتگرایی» در لباس «فلسفه»
? بخشی از یک سخنرانی تلویزیونی حضرت استاد سید احمد فردید را برگزیدهام که هم حال و هوای سال ۱۳۶۳ را منعکس میکند و هم حال و هوای حضرت استاد فردید، که «حوالت تاریخی» بدجوری گریبانش را گرفته بود، و متأسفانه سخنانی گفته است که در شأن کسی نیست که حتی اندکی فلسفه آموخته باشد، تا چه رسد به کسی که در دانشگاه آموزگار فلسفه باشد و سالها «نان» فلسفه را خورده باشد و از این راه برای خود «نام»ی...
بهار: زندگی در بازگشتی جاودانه
ای انسان، هشدار! نیمشب ژرف چه میگوید؟ «خفته بودم، خفته بودم — «از خواب برخاستهام: «جهان ژرف است؛ «و ژرفتر از آن که روز تصور کرده است «رنج آن ژرف است «لذت — ژرفتر از محنت «رنج میگوید: گم شو! «اما هرلذتی جاودانگی میخواهد — «جاودانگی ژرف ژرف را! نیچه در زمانی که «آب بی فلسفه میخوردم»، «نوروز» چه زیبا بود، چه شیرین بود. اما هرچه از کودکی فاصله گرفتم و به جوانی نزدیکتر شدم «نوروز»ها کمرنگتر و...
داستان دو «شهر»: «فرد» و «دولت»، «فرد» و «پول»
اهل حقیقت، آزادهجانان، همواره در بیابان زیستهاند و خداوندگاران بیابان بودهاند. اما فرزانگان نامدار خوشعلف، این جانوران بارکش، در شهرها میزیند. زیرا همیشه چون خر گاری مردم را میکشند! نیچه «شهر» فقط بیانگر تاریخ رشد و توسعه و انحطاط و زوال تمدن و فرهنگ نیست. این چیزها، و از جمله خود «شهر»، در واقع، تجلیات عینی چیزی دیگر است. «شهر» ساختۀ انسان است. انسانی که تنها موجودی جسمانی یا طبیعی...
اندیشههای نیچه دربارۀ دین حداقلی و دین حداکثری
هنگامی که دینها نخواهند وسایلی برای تربیت و پرورش در دست فیلسوف باشند، بلکه بخواهند خود فرمانفرما باشند، هنگامی که بخواهند غایت آخرین باشند، نه وسیلهای در میان دیگر وسایل، ناگزیر میباید غرامتی سنگین و هولناک پرداخت. نیچه شاید در تاریخ فلسفه و اندیشه نتوان کسی را همچون فریدریش نیچه یافت که در نقد دین و فرهنگ و جامعه و ارزشهای اخلاقی چنان بیباکی کرده باشد که همۀ صفاتی را به خود نسبت...