? آن روزها آن روزها رفتند آن روزهای خوب آن روزهای سالم سرشار آن آسمانهای پُر از پولک آن شاخساران پُر از گیلاس آن خانههای تکیه داده در حفاظ سبز پیچکها به یکدیگر آن بامهای بادبادکهای بازیگوش آن کوچههای گیج از عطر اقاقیها آن روزها رفتند آن روزهایی کز شکاف پلکهای من آوازهایم، چون حُبابی از هوا لبریز، میجوشید چشمم به روی هرچه میلغزید آن را چو شیر تازه مینوشید گویی میان مردمکهایم خرگوش...
۰۹ دی ۱۴۰۰
آن روزها
۰۹دی