? پارهای از سخنان فروید، از ترجمۀ فارسی کتابی از او با عنوان «تمدن و ملالتهای آن»، گاهی در اینجا و آنجا نقل میشود: انسان وضع دشواری دارد، زیرا تمدن دارد! تمدن چندان نیرومند است که میتواند جلو انگیزش جنسی را بگیرد و موجب پاکدامنی پیش از زناشویی شود، یا کسی را وا دارد که برای همۀ عمر سوگند پارسایی بخورد. تمدن میتواند کسی را از گرسنگی بکشد، در حالی که غذا فراهم باشد، زیرا برخی خوراکها...
پدران و فرزندان: شرمساری، رنجی مشترک!
? چه بسیار دیدهام فرزندانی را که «شرمسار» پدر خویش بودهاند. پدر یا بینوا مردی بوده است ناتوان از فراهم آوردن خواستههای فرزندان، یا مردی با شغلی نه چندان مایۀ افتخار، یا دولتمردی نابکار و بدنام، یا زراندوزی رسوا و منفور، یا مردی لاابالی و هرزه … پدران، چه تنگدست و چه ثروتمند، چه قدرتمند، و چه زبون و ناتوان میتوانند مایۀ رنج و ننگ فرزندان باشند، وقتی «نگاه دیگران» چنان بر «ما» سنگینی...
«درس» چیست، «درسگفتار» چیست؟
? امروز کلمات بسیاری در زبان ما از راه ترجمه آمده است، بیآنکه «معنا» و «مفهوم» و «مصداق» آنها بهطور دقیق برای ما روشن باشد یا روشن شده باشد. نتیجه آن است که چون از آغاز معلوم نشده است یا معلوم نیست این کلمات «نوساخته» برای چه چیز و چه کاری یا اوضاع و احوالی «وضع» شدهاند کاربردهایی در زبان امروز ما مییابند که آن کلمات را از هر شأن و اعتباری که در زبان اصلی داشتهاند یا دارند تهی میکنند، البته...
چگونه هایدگر بخوانیم؟
۱۲ پرسش بنیادی برای آغاز فهم اندیشههای هایدگر در زبان فارسی ? برای راه انداختن هر ماشینی یا کار با هر وسیلهای باید بتوانیم آن را روشن کنیم و کار با دکمهها یا اهرمهای مختلف آن را بیاموزیم. در خصوص آشنایی با اندیشههای فلسفی نیز همین کار لازم است. درست مانند یادگیری «الفبا» برای یادگیری خواندن و نوشتن، نخست لازم است که «الفبا»ی فکری هر دستگاه فلسفی یا علمی را بیاموزیم. اما متأسفانه این چیزی است...
هایدگر و مفهوم «راه»: فلسفه، «دلیری» یا «حماقت»؟
? دیروز تصویری از کتاب حقیقت و زیبایی: درسهای فلسفۀ هنر از بابک احمدی را در جایی دیدم، یاد سخنی از او در «پیشگفتار» کتابش افتادم که از سالها پیش یادداشت کرده بودم و در فکر نوشتن کتابی در پاسخ به آن و شرحی بر تعریف هایدگر از «فلسفه» و «راه» بودم که همین طور به تعویق افتاد. نمیدانم که آیا او بعد از این همه سال در این گفته بازنگری کرده است و سرانجام فهمیده است که مراد هایدگر از...
بیردزلی یا بردسلی؟
? خب این روزها گویا بازار «کتابسازی» از ترجمههای دیگران به بهانۀ ترجمۀ «دوباره» گرم است و مترجمان یا نویسندگان از هر حقهای سود میبرند تا به خواننده بگویند که ترجمۀ خودشان هم «درست» است و هم «تازه». دیدم یک آقایی کتابی درآورده است به نام «دانشنامۀ زیباییشناسی و فلسفۀ هنر» یکی دو مقاله از ترجمههای قدیمی مرا هم (متعلق به ۲۳ سال پیش از تاریخ نشر، در واقع ۲۶ سال) گویا در این مجموعه آورده است...