بنابراین، برای فهم دولت، لازم است، مطابق با روش حلّی ـ تألیفی، نخست به ملاحظۀ اجزائی بپردازیم که دولت از آنها پدید میآید. می باید نگاهی بیفکنیم به آنچه مردم بیرون از، و مقدّم بر، جامعۀ شهروندی/مدنی بدان مانند خواهند بود. میباید «آدمیان را چنان ملاحظه کنیم که گویی هم اکنون از خاک بیرون جهیدهاند، و ناگهان، مانند قارچها، به پختگی و بلوغ کامل رسیدهاند، بدون هر نوع از تعهد و التزامی به...
سلندر: پیروزی بر خشونت، بدون خشونت
دربارۀ «سلندر» (۱۳۵۹)، ساختۀ واروژ کریممسیحی، بر اساس فیلمنامهای از بهرام بیضایی محمد سعید حنایی کاشانی تازیانه فرود آمد و باز شکوه نکرد کجای اطلس تاریخ را تو میخواهی با آب حرف بشویی و قصر قیصر را و تاج خاقان را؟ شفیعی کدکنی بازپرسی در مقام گفت و گو بازپرسی یا بازجویی نوعی گفت و گوست و از این رو بهمعنای کامل کلمه خصلتی دراماتیک دارد، یعنی، هم نمایشی است و هم هیجانانگیز و نفسگیر...
گام معلق لک لک در میان “ماندن” و “رفتن”
تو خامشی که بخواند؟ تو میروی که بماند؟ که بر نهالک بیبرگ ما ترانه بخواند؟ شفیعی کدکنی («دیباچه»، در کوچهباغهای نیشابور) «چرا خارج نرفتی؟»، «چرا خارج نمیروی؟»، «چرا خارج رفتی؟»، «چرا خارج رفتی و برگشتی؟»، «چرا خارج ماندهای؟» — هرکدام از ما شاید نه یک بار بلکه بارها سخنانی شبیه به اینها را از دوستان و آشنایان و خویشاوندانش شنیده است، و با توجه به اینکه هرکدام از ما چه تجربهای در...
خوش فرحبخش هوایی است…
در این روزهای تنگدستی، که نه زلف شمشاد قدی به دستمان است و نه ساعد سیماندامی، جز هوای فرحبخش این چند روز چیزی به دست نداریم که همین هم البته غنیمت است از این دمی که معلوم نیست لحظۀ بعدش چه باشد و چون باد از دست میرود، هرچند این هم تهی باشد از «نازنینی» که به رویش «می» گلگون نوشیم. ظهری مه آمده بود پایین و کوچههای دامنۀ کوه را پُر کرده بود. قدم زدن در کوچههایی که حتی در روزهای معمول سالهای...
من فرد هستم: عاشورا و موقعیت تراژیک
تراژدی فرد و نظام در «آنتیگونه»، «مردی برای تمام فصلها»، «جادوگران شهر سالم», عاشورا: یک مقایسه کلِّ یومٍ عاشورا و کلِّ ارضٍ کربلا * * * آنان که ملتها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند و ]آنان[ اینسان زندگی را خدمت گزاردند. نخست ملت ها آفریدگار بودند و بسی پس از آن فردها. براستی، فرد خود تازه ترین آفریده است. نیچه شاید هیچ مفهومی به اندازۀ مفهوم «فرد» در تکوین جهان...
تفاوت morality و ethics
در چاپ ۱۳۹۷، «فلسفۀ فرانسوی و آلمانی»، ص ۹۰، و فصلهای مربوط به هگل و کییرکگور، یادداشتی دربارۀ تفاوت دو اصطلاح morality و ethics افزوده بودم و تغییراتی در متن این دو فصل داده بودم. سال گذشته دیدم که کسی با ادعای آلمانیدانی و هگلدانی خبرنگاری را فراخوانده و در باب ترجمۀ آینده و مشترک خود از کتابی از هگل در این باب داد سخن داده است. اشخاصی که ترجمه هایشان گویای آن است که تا پیش از این هیچ...
«فروافتادگان» از کجا آمد؟
از «افتاده» تا «فروافتادگان» و «فروافتاده» و «فروافتادگی» از نشانه های پیشرفت فرهنگی ما در یکی دو سدۀ اخیر، و بهویژه چلۀ اخیر، یکی هم این است که دیگر برخی کلمات و جملات به ظاهر فارسی را نمی توانیم بدون دانستن زبانی خارجی، فرانسه، انگلیسی یا آلمانی و …، بفهمیم. از این نظر هیچ کشور پیشرفتهای به پای ما نمیرسد. این امر البته پیش از این هم مصداق داشت. همین بلا را زبان عربی هم تا حدودی قبلاً...
«فروافتادگان [!؟] وارثان زمین خواهند بود»: درنگی بر یک ترجمه
رابرت سی. سالُمن [رابرت چارلز سولومون/سالومون]، فلسفۀ قارهای: از ۱۷۵۰ به بعد، طلوع و افول «خود»، ترجمۀ محمد مهدی اردبیلی، [ویراستار علمی] سیمین عارفی، انتشارات سمت (سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها)، ۱۳۹۸، ص ۱۲۷. .در آثار ترجمهشده گاهی به کلماتی بهظاهر فارسی برمیخوریم که معنایشان را نمیفهمیم و بعد که در یکی دو فرهنگ، مانند معین یا دهخدا، میگردیم هیچ اثری از آنها...
پاسدار پاسداران کیست؟
به یاد پدرم درگذشت، چهارشنبه، ۲۶ مرداد ۸۴ عبارتی لاتینی از شاعر رومی جوونال هست که میگوید: Quis custodiet ipsos custodies? این عبارت را در انگلیسی به صورتهای مختلف ترجمه کردهاند، اما معنایش تقریباً یکسان است: «چه کسی از پاسداران پاسداری میکند؟» جوونال، طنزپرداز رومی قرنهای اول و دوم میلادی، این جمله را در نصیحت به دوستانی به کار برد که زنانشان را در خانه محبوس میکردند تا از وفاداری...
ترجمۀ دوم: بهتر یا بدتر؟
غلطسازی و ترفندهای بازنویسی و بازترجمه در ترجمههای دوم تبلیغت عالی بود، اما کی میدونست چیزی برای فروش نداشته باشی! (بانی و کلاید، ۱۹۶۷، ساختۀ آرتور پن) چند روز پیش فهرست مطالب کتابی (فلسفۀ قارهای، ترجمۀ محمد مهدی اردبیلی) به دستم افتاد که ترجمۀ دوم کتابی به ترجمۀ خودم (فلسفۀ اروپایی (۱۳۷۹)/فلسفۀ فرانسوی و آلمانی (۱۳۹۶)) بود. با اینکه از انتشار آن از اوایل خرداد ماه آگاه شده بودم، اما تا همین...