جان اسکوروپسکی، فلسفهٔ انگلیسیزبان: ۱۷۵۰ تا ۱۹۴۵ (تاریخ فلسفهٔ غرب: ۶)، ترجمهٔ یاسر خوشنویس، ویراستار علمی محمد ابراهیم باسط، انتشارات سمت، ۱۳۹۹ [انتشار، ۷ تیر ۱۴۰۰ّ]. ? پنجشنبه از اتفاق تارنمای «بنیاد دایرهالمعارف اسلامی» را میدیدم که خبر انتشار جلد ۶ تاریخ فلسفهٔ غرب آکسفورد، به ترجمهٔ یاسر خوشنویس را در آن خواندم. خبر و معرفی کتاب را از «خبرگزاری مهر» نقل کرده بود و متعلق به همان روز بود...
ترجمه، تاریخ، فرهنگ
? در میان پدیدارهای تاریخ بشری هیچچیز شگفتانگیزتر از گوناگونی زبانهای آدمیان و در عین حال ترجمهپذیری این زبانها به یکدیگر نیست. چرا آدمیان زبانهای گوناگونی دارند؟ چرا این زبانهای گوناگون در عین حال که متفاوتاند باز به یکدیگر ترجمه میشوند و به فهم در میآیند؟ آیا علم و دانش جدید پاسخی برای این معما دارد؟ پیشینیان در این خصوص چه میگفتند؟ روایت مشهور «عهد عتیق»، سفر پیدایش، باب ۱۱، آیات ۱۰–۱،...
ریشهشناسی «تئوس»: از فردید تا هرودوتوس
یکی از افاضات و افاداتی که حضرت استاد سید احمد فردید کرده است و از او ضبط شده است و به صورتی متفاوت نیز نقل شده است این سخن است: «”دوه” به هندی به معنی خداست. اسمی که در زبان هندی مظهر خدا بوده “دوه” نامیده شده است. گفتهاند که اصل این کلمه به معنای “نور” است. همین “دوه” در اوستا تبدیل شده به “دیو”. چرا؟ برای اینکه این اسم انقلاب...
«حجاب» کرونا: از «فلسفۀ نقاب» تا «فلسفۀ حجاب»
تصویر ۱: «دکتر طاعون» یا به ایتالیایی: Medico della Peste (پزشکان ونیزی در دورۀ شیوع طاعون نقابی مخصوص داشتند. علاوه بر نقاب، «قبا» یا «ردا»ی سباه بلندی نیز میپوشیدند که از گردن تا پا را میپوشاند. ونیزیها از نقاب در برخی جشنهای خود برای خوشگذرانی نیز استفاده میکردند تا ناشناس بمانند) «افسونزدایی» در «عصر کرونا» ? امروز بسیاری از رخهای زیبا در زیر «نقابهای بهداشتی» پنهان...
سلندر: پیروزی بر خشونت، بدون خشونت
دربارۀ «سلندر» (۱۳۵۹)، ساختۀ واروژ کریممسیحی، بر اساس فیلمنامهای از بهرام بیضایی محمد سعید حنایی کاشانی تازیانه فرود آمد و باز شکوه نکرد کجای اطلس تاریخ را تو میخواهی با آب حرف بشویی و قصر قیصر را و تاج خاقان را؟ شفیعی کدکنی بازپرسی در مقام گفت و گو بازپرسی یا بازجویی نوعی گفت و گوست و از این رو بهمعنای کامل کلمه خصلتی دراماتیک دارد، یعنی، هم نمایشی است و هم هیجانانگیز و نفسگیر...
گام معلق لک لک در میان “ماندن” و “رفتن”
تو خامشی که بخواند؟ تو میروی که بماند؟ که بر نهالک بیبرگ ما ترانه بخواند؟ شفیعی کدکنی («دیباچه»، در کوچهباغهای نیشابور) «چرا خارج نرفتی؟»، «چرا خارج نمیروی؟»، «چرا خارج رفتی؟»، «چرا خارج رفتی و برگشتی؟»، «چرا خارج ماندهای؟» — هرکدام از ما شاید نه یک بار بلکه بارها سخنانی شبیه به اینها را از دوستان و آشنایان و خویشاوندانش شنیده است، و با توجه به اینکه هرکدام از ما چه تجربهای در...
من فرد هستم: عاشورا و موقعیت تراژیک
تراژدی فرد و نظام در «آنتیگونه»، «مردی برای تمام فصلها»، «جادوگران شهر سالم», عاشورا: یک مقایسه کلِّ یومٍ عاشورا و کلِّ ارضٍ کربلا * * * آنان که ملتها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند و ]آنان[ اینسان زندگی را خدمت گزاردند. نخست ملت ها آفریدگار بودند و بسی پس از آن فردها. براستی، فرد خود تازه ترین آفریده است. نیچه شاید هیچ مفهومی به اندازۀ مفهوم «فرد» در تکوین جهان...
«فروافتادگان» از کجا آمد؟
از «افتاده» تا «فروافتادگان» و «فروافتاده» و «فروافتادگی» از نشانه های پیشرفت فرهنگی ما در یکی دو سدۀ اخیر، و بهویژه چلۀ اخیر، یکی هم این است که دیگر برخی کلمات و جملات به ظاهر فارسی را نمی توانیم بدون دانستن زبانی خارجی، فرانسه، انگلیسی یا آلمانی و …، بفهمیم. از این نظر هیچ کشور پیشرفتهای به پای ما نمیرسد. این امر البته پیش از این هم مصداق داشت. همین بلا را زبان عربی هم تا حدودی قبلاً...
«فروافتادگان [!؟] وارثان زمین خواهند بود»: درنگی بر یک ترجمه
رابرت سی. سالُمن [رابرت چارلز سولومون/سالومون]، فلسفۀ قارهای: از ۱۷۵۰ به بعد، طلوع و افول «خود»، ترجمۀ محمد مهدی اردبیلی، [ویراستار علمی] سیمین عارفی، انتشارات سمت (سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها)، ۱۳۹۸، ص ۱۲۷. .در آثار ترجمهشده گاهی به کلماتی بهظاهر فارسی برمیخوریم که معنایشان را نمیفهمیم و بعد که در یکی دو فرهنگ، مانند معین یا دهخدا، میگردیم هیچ اثری از آنها...
پاسدار پاسداران کیست؟
به یاد پدرم درگذشت، چهارشنبه، ۲۶ مرداد ۸۴ عبارتی لاتینی از شاعر رومی جوونال هست که میگوید: Quis custodiet ipsos custodies? این عبارت را در انگلیسی به صورتهای مختلف ترجمه کردهاند، اما معنایش تقریباً یکسان است: «چه کسی از پاسداران پاسداری میکند؟» جوونال، طنزپرداز رومی قرنهای اول و دوم میلادی، این جمله را در نصیحت به دوستانی به کار برد که زنانشان را در خانه محبوس میکردند تا از وفاداری...