اکنون دو هفته از آغاز «عملیات ویژهٔ» پوتین در اوکراین گذشته است و جنگی تمام عیار و ویرانگر و مصیبتبار و دهشتناک نه تنها کشوری حاصلخیز و پُربرکت با مردمانی سختکوش و زحمتکش را به رنج و مصیبت دچار ساخته است و پیامدهای آن به همسایگان و دیگر مردمان جهان نیز رسیده است و میرسد، بلکه جتی بیم آن است که چیزی ناخواسته و نیندیشیده (همچون اتفاقی فنی در نیروگاههای هستهای) هستی تمامی زمین و جهان را به خطر اندازد و تمدن بشری را یا به آغاز تاریخ بازگرداند یا به کلی از پهنهٔ زمین پاک کند.
اما آیا بهراستی این «عملیات ویژه» بود یا «تهاجم و جنگی تجاوزکارانه و وحشیانه»؟ آیا «عملیات ویژه» توصیف درخور و مناسبی برای آن کاری بود که پوتین میخواست انجام دهد؟ یا آیا او میخواست که سربازان و مردمش را بفریبد؟ یا آیا پیش از هرچیز خودش را فریب داده بود: اشتباهی در محاسبه؟ «عملیات ویژه» کجا و «جنگ تجاوزکارانه و وحشیانه» کجا؟ آیا صف کردن ۲۰۰ هزار سرباز و کیلومترها خودروی جنگی و زرهی در مرزها و به حرکت درآوردن آنها در کشوری پهناور و پرواز انبوهی از هواپیماها و بالگردها و شلیک انبوهی از موشکها به شهرها و زیرساختهای شهری و رفاهی، از مدرسه تا دانشگاه و بیمارستان و بازار، و سکونتگاههای مردم را میتوان «عملیات ویژه» نام گذاشت؟
از دیرباز، از روزگار کنفوسیوس تا همین قرن بیستم، بسیاری از حکیمان و متفکران و حتی پیامبران از نقش زبان در «تحریف» یا «کژدیسگی» حقیقت آگاه بودهاند و «دروغ» را همواره «پوشاندن» آنچه هست دانستهاند و همواره به ما یادآور شدهاند که اگر زبان را «درست» به کار نگیریم و آن را «بیمعنا» کنیم دیگر هیچچیز را نمیفهمیم و پیوند خود با هستی یا واقعیت را از دست میدهیم و آنگاه مثل این میماند که به «آب» بگوییم «نفت» و به «نفت» بگوییم «آب» و رفتاری را که میباید با «آب» بکنیم با «نفت» بکنیم و بهعکس. آنگاه چه به سر ما میآید اگر «نفت بخوریم» و خود را با «نفت بشوریم» یا برای :خاموش کردن آتش» از نفت استفاده کنیم؟ آیا خود را به آتش نخواهیم کشید؟ یا خود را مسموم نخواهیم کرد؟ زبان باید گویای آن چیزی باشد که هست. اگر کسی برچسبهای داروهای داروخانه را عوض کند چه بر سر بیماران خواهد آمد؟ اگر ندانیم که در قوطیهای آشپزخانهمان چه چیزی واقعاً هست چه بر سرمان خواهد آمد؟ اگر در کارخانهای نام چیزها اشتباه شوند چه بر سر مردمان خواهند آمد؟ اما شگفت است که «دولتهای خودکامه» دوست دارند نام چیزها را عوض کنند و «حقیقت» را دروغ بنامند و «دروغ» را حقیقت! آنها کلمات را از معنای اصلی و آغازین خود تهی میکنند تا با دروغ مقاصد خود را پیش ببرند.
«عملیات ویژه» (special operations)، چه پلیسی و چه نظامی، معمولاً به عملیاتی گفته میشود که گروهی افراد زُبده برای کاری ضربتی و سریع انجام میدهند، همچون آزاد کردن گروگانها، یا شبیخون زدن به گروههای تبهکار یا تروریستهای مسلح و مخفی در پناهگاههای امن. بهطور نمونه، عملیاتی که امریکا در پاکستان انجام داد و بن لادن را کشت «عملیات ویژه» بود. در این «عملیات ویژهٔ نظامی» چند غیرنظامی یا چند همسایه کشته شدند یا چند ساختمان ویران شد یا چند هزار نفر آواره شدند؟
پوتین ۲۰۰ هزار نفر را به صف کرد تا برود مثل برق و باد در ۲۴ ساعت یا حداکثر ۷۲ ساعت (حتی تصور برخی امریکاییها هم از زور سپاه روسیه همین بود!)، بدون هیچ مقاومتی، پایتخت اوکراین را همچون مجارستان و چک در عهد برادر بزرگ اتحاد جماهیر شوروی تصرف کند و توی دهن دولت اوکراین بزند (که دیگر از این غلطها نکند و خواهان پیوستن به «ناتو» نشود!) و به جای آن دولت تعیین کند و برگردد، اما چه شد؟ تا الان چه بسیار شهرها و روستاها که ویران نکرده است، چه بسیار از مردمان که آواره نکرده است، چه بسیار از زنان و کودکان و سالخوردگان را که نکشته است، و البته چه بذر نفرتی که در دلهای مردمان اوکراین و سرتاسر جهان نکاشته است! و البته چه بسیار از سربازان خود را که به هلاکت نیفکنده است! و چه ثروتی که از مردم خود به باد نداده است! و چه بدنامی و رسوایی که برای خود و پشتیبانانش نخریده است! آیا همه غیر از آن بود که خیال میکرد اوست که میتواند بر واقعیت هستی نام بگذارد و آن را به دلخواه خود تعریف کند؟ نه، آقا! این «عملیات ویژه» نیست! این «جنگ وحشیانه و تجاوزکارانه» است و واقعیت آن را هرروز که بگذرد بیشتر خواهی دانست. جهان قائم به عدل است و طغیانگر سرانجام به گل خواهد نشست.
پنجشنبه ۱۹ اسفند ۴۰۰
@fallosafahmshk