غلطسازی و ترفندهای بازنویسی و بازترجمه در ترجمههای دوم
تبلیغت عالی بود، اما کی میدونست چیزی برای فروش نداشته باشی!
(بانی و کلاید، ۱۹۶۷، ساختۀ آرتور پن)
چند روز پیش فهرست مطالب کتابی (فلسفۀ قارهای، ترجمۀ محمد مهدی اردبیلی) به دستم افتاد که ترجمۀ دوم کتابی به ترجمۀ خودم (فلسفۀ اروپایی (۱۳۷۹)/فلسفۀ فرانسوی و آلمانی (۱۳۹۶)) بود. با اینکه از انتشار آن از اوایل خرداد ماه آگاه شده بودم، اما تا همین چند روز پیش از مطالب آن به غیر از روی جلد چیزی ندیده بودم. اگرچه این کتاب را امروز (10 مرداد 98) فراهم کردم، خوشبختانه مترجم در همین «فهرست مطالب» آنقدر مطالب آموختنی و هوشربا دارد که آدم را بینیاز از خواندن همۀ کتاب و کاویدن موشکافانۀ آن بکند، از این بابت از ایشان سپاسگزارم که کار مرا آسان کردند و از اتلاف وقت من مانع شدند، اما واقعاً به دانشجویان علاقهمند به فلسفه و ترجمه توصیه میکنم اگر حال و فرصت دارند این دو ترجمه (چاپ ۱۳۹۸ مرا اصل قرار دهید. این فعلاً آخرین ویراست است. من در هر چاپ تغییراتی میدهم) و متن انگلیسی را مقابله کنند و هر نکتهای به نظرشان آمد که من باید پاسخگو باشم بپرسند تا بهطور علنی و عمومی پاسخ دهم، اگر حق بود، نمیگویم ناحق است و به اشتباه خودم اعتراف خواهم کرد، اما اگر ناحق بود دلیل میآورم و نشان میدهم که چرا نادرست است. در غیر این صورت خود نیز البته انواع غلطسازی و ترفندها در بازنویسی و بازترجمه و تحریف را خواهند آموخت. برای اینکه خوانندگان ترجمۀ من و دیگر خوانندگانی که احیاناً هردو کتاب را دیدهاند یا خواهند دید آگاه باشند که در این دو ترجمه چه رفته است همین دو فهرست را مقایسه میکنم تا ببینیم ترجمۀ دوم تا چه اندازه به «اصل» نزدیکتر و در انتقال معنا رساتر است.
در پایان اردیبهشت امسال کتابی منتشر شد (مقدمۀ مترجم تاریخ بهار ۱۳۹۷ را دارد؟) با عنوان فلسفۀ قارهای از 1750 به بعد: طلوع و افول خود، به ترجمۀ محمد مهدی اردبیلی، انتشارات سمت. این کتاب ترجمۀ دوبارهای از کتابی است که من نخست در سال ۱۳۷۳ ترجمۀ بخشی از آن را منتشر کردم و سپس در سال ۱۳۷۹ با عنوان فلسفۀ اروپایی: طلوع و افول خود از نیمۀ دوم قرن هجدهم تا واپسین دهۀ قرن بیستم به اهتمام انتشارات قصیدهسرا منتشر شد. بعد از وقفهای ۱۵ ساله کار بازنشر و ترجمۀ جلدهای باقیمانده را در سال ۱۳۹۶ آغاز کردم که به اهتمام انتشارات روزنه منتشر شد. سهلانگاری و غفلت من از بازخوانی دقیق جلد ۷ این مجموعه که ترجمۀ آن به سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵ باز میگشت، و در اوضاع و احوالی نه چندان مناسب آن را ترجمه کرده بودم، و وجود برخی اشتباهات (اشتباهاتی که بهطور طبیعی در هنگام ترجمه پیش میآیند و با صبر و حوصله و با بازخوانی و مقابلهای کلمه به کلمه از میان میروند) دستاویزی به دست برخی فرصتطلبان داد تا «راست» و «دروغ» را با «افترا» و «تهمت» بیامیزند و داستانپردازی و شعبدهبازی آغاز کنند و حیثیت حرفهای و کاری من و ناشر را هدف قرار دهند و مدعی بازترجمۀ تمامی مجموعه شوند. اکنون نخستین دستپخت این فرصتطلبان، پس از آن زمینهچینی رسوا و انتشار به اصطلاح «نقد»ی بر جلد ۷ کتاب، در روزنامۀ شرق و به دنبال آن سایت صدانت، از سوی «انتشارات سمت» منتشر شده است و مترجم دوم به آرزوی خود با چنگ زدن به هرترفندی رسیده است. اکنون با مرور همان چند صفحۀ ابتدایی میکوشم نشان دهم که ترجمۀ دوم، به زعم برخی، یعنی چه؟ تا خواننده خود «حدیثی مفصّل» بخواند از این «مُجمل» یا به قول ضربالمثل عوامفریبانۀ آن به اصطلاح «آمیزۀ راست و دروغ، افترا و تهمت» این را «مشتی نمونۀ خروار» بشمارد (هرچند من به این ضربالمثل در قلمرو اندیشه و کتاب باور ندارم و آن را نادرست میشمارم، اما در این نمونه با توجه به اعتقاد نویسندۀ آن نوشتۀ کذا به آن کاملاً مصداق دارد، چون واقعاً مشت است و از یکجا هم برداشته شده است: از نخستین صفحات کتاب. برای نقدی از این ضربالمثل و تعیین جایگاه واقعی آن، رجوع شود به بخش دوم همین مقاله با عنوان شیوههای «کثیف» در روزنامهنگاری، بهزودی). باری، خواننده این «بازترجمه» را میتواند نمونهای از «دانش» و «اخلاق حرفهای» این افراد تلقی کند، و با اینکه مجال بیشتر برای بررسی کارهای شخصیتر خود این افراد و ناشرانشان (و شاید حامیان و گردانندگان پشت صحنه؟) و کتابهای ویرایششدۀ خودشان یا ناشرانشان (ققنوس، حکمت، سمت) هست، اما چون علاقهای به گرفتن «موش» ندارم، این بازی را به کسانی وامیگذارم که این کارها با طبیعت و ذوقشان سازگارتر است.
همانطور که گفتم در اینجا فقط «فهرست مطالب» و عنوان کتاب و نام نویسنده (ویترین کتاب) را بررسی میکنم تا ببینیم این ترجمه با وجود داشتن ویراستار (کتاب ایشان در انتشارات سمت ویراستار علمی نیز داشته است! و بخشی از مسئولیت این غلطسازی و جعلیات و تحریفات خواه ناخواه به ویراستار و ناشر نیز باز میگردد) از چه حُسنی برخوردار است. نخست خطاهای بزرگ در فهرست را یک یک برمیشمارم و بعد تمام فهرست و عنوانهای روی جلد را مرور میکنم.
برای تمامی مقاله فایل پی دی اف 07.Ardebili_Continental.980512 را ببینید.